سه شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۵۰ ب.ظ

درباره سايت

قیلوله

قیلوله سایت جامع پیرامون مسائل مختلفی چون: دین واندیشه، روانشناسی، پزشکی و سلامت، دورس حوزوی، کامپیوتر و اینترنت و... است

بايگاني

محبوب ترين ها

تصاوير برگزيده

شبکه هاي اجتماعي

کمال گرایی

 روانشناسی

 

سوال: می خواستم بدانم بیماری یا مشکل روحی به شکل مطلق گرایی وجود دارد؟ یعنی افرادی که همه یا هیچ را می خواهند و با حساسیت درباره امور ریز و بی اهمیتی که دست کم برای غالب مردم مهم نیست خود و دیگران را آزار می دهند با چنین افرادی چگونه باید برخورد کرد؟ مخصوصا در شرایطی که آن فرد عضوی از خانواده ما باشد مثل پدر یا همسر. آیا مراجعه با روانپزشک می تواند این گره را درمان کند؟

پاسخ: تصور کمال گرایی به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در عرف جامعه،‍ به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود. به هر حال اولین کسانی که روی کمال گرایی کار کردند آن را این جور تعریف کردند: «گرایش افراطی فرد به بی عیب و نقص بودن، کوچک ترین اشتباه خود را گناهی نابخشودنی پنداشتن و مضطربانه انتظار پیامدهای شوم شکست را کشیدن». همان طور که گفتیم، افراد کمال گرا معیار های خیلی خیلی بالایی را برای موفقیت در نظر می گیرند و اگر به آن اهداف بلند پروازانه نرسند، خودشان را شکست خورده می دانند.

مطالعات اخیر نشان می دهند نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت می شود. آرزوی کامل بودن، هم احساس رضایت از خودمان را از ما می گیرد و هم ما را به اندازه سایر مردم ( کسانی که اهداف واقع گرایانه دارند ) در معرض ناکامی قرار می دهد.

 

علل کمال گرایی

 

1) وراثت و عوامل زیست شیمیایی

شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمال گرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد، وجود ندارد.

 

2) والدین قدرت طلب

آدم هایی که بیش از حد کمال گرا هستند، در کودکی والدینی داشته اند قدرت طلب؛ پدر و مادری که توی کله بچه شان فرو کرده اند «همیشه ما درست می گوییم». این والدین نه چندان محترم، تفاوت توانایی های خودشان و بچه های نازنینشان را درک نمی کنند، به همین خاطر سعی می کنند با تنبیه، کودکانشان را مجبور کنند به معیار های والایشان دست یابند. معیارهایی که آن قدر غیرواقع بینانه اند که در کمتر موردی بچه ای می تواند به آنها دست یابد.

 

3) والدین کمال گرا

از قدیم و ندیم گفته اند «گندم از گندم بروید، کمال گرا هم از کمال گرا». غیر از والدین دیکتاتور، والدین کمال گرا هم بچه های کمال گرا تحویل جامعه می دهند .والدینی که خودشان کمال گرا هستند، نه تنها موفقیت های کودکانشان را کوچک می شمارند بلکه حتی موفقیت های خودشان را هم قبول ندارند.

 

4) باورهای فردی: بعضی باورهای افراد که موجب کمال گرایی می شوند عبارتند از: نیاز به تایید؛ انتظارات بیش از حد از خود؛ نگرانی بیش از اندازه؛  ترس از بازنده بودن

 

5) همه یا هیچ پنداری

افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال،‌ دانش آموزی که همیشه نمره (الف) داشته، در صورت گرفتن نمره (ب) بر این باور است که من یک بازنده کامل هستم.

 

6) تاکید بسیار بر روی بایدها

زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود.

 

ابعاد کمال گرایی

 

1- کمال گرایی خودمدار: یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل می باشد.

 

2- کمال گرایی دیگرمدار: یک بعد میان فردی است که شامل تمایل به داشتن معیارهای کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیّت بسیاری دارند.

 

3- کمال گرایی جامعه مدار : در این نوع از کمال گرایی، دیگران انتظارات اغراق آمیز و غیر واقعی از شخص دارند.

دور معیوب (سیکل معیوب) در روند کمال گرایی

 

نگرش کمال گرایانه، یک دور معیوب را بوجود می‌آورد. افراد کمال گرا، نخست مجموعه‌ای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف می‌کنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست می‌خورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن می‌باشد. در گام بعدی، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش می‌یابد و بالاخره این روند، افراد کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت می‌کند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین می‌باشد. این مسایل، احتمالا اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمال گرا بطور کامل در این لحظه، تنها، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری، مجددا منجر به یک دور کامل معیوب می‌گردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمال گرا، می‌تواند بهتر، قابل تشریح باشد.

افراد کمال گرا معمولا عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران را پیش بینی و از آن می‌ترسند. با این ترس، آنها در مقابل انتقاد دیگران حالت دفاعی به خود می‌گیرند و از این طریق دیگران را ناکام و از خود دور می‌سازند. کمال گراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، همچنین معیارهای به شدت غیر واقع گرای خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد می‌گردند. در نهایت، ممکن است، افراد کمال گرا، به دیگران اجازه ندهند که شاهد اشتباهاتشان باشند. آنها این نکته را در نظر نمی‌گیرند که خود افشایی این فرصت را به آنها می‌دهد که دیگران به چشم یک انسان به آن نگاه کرده و دوستشان بدارند. بدلیل وجود این دور (سیکل) معیوب، افراد کمال گرا، غالبا در داشتن روابط نزدیک با افراد دچار مشکل هستند و به همین خاطر رضایت کمتری از روابط بین فردی خود دارند.

 

چگونه به فرد کمال گرا کمک کنیم؟

 

• تلاش کنید فرد مورد نظر اهداف واقعی و قابل دسترسی را بر پایه خواسته‌های شخصی، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نماید.

 

• به محض آنکه به یک هدف می‌رسد، هدف بعدی را یک سطح فراتر از سطح قبلی عملکردش تعیین نماید.

 

• با معیارهای خودش برای رسیدن به موفقیت تلاش نماید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب می‌کند، با 100 %، 90 %، 80 % یا حتی 60 % موفقیت بپذیرد. این امر به او کمک خواهد کرد، تشخیص دهد که کامل نبودن به معنی پایان دنیا نیست.

 

• توصیه کنید طی مراحل انجام کار در فعالیت، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکند. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیده‌ است، ارزیابی ننماید، بلکه به این مساله نیز اهمیت دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در او شده است.

 

• با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی او نهفته است، رویارو شود.

 

• به این نکته دقت کند که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن، قابل یادگیری هستند. بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفته‌ است، برای خود فهرست کند.

 

• از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافش اجتناب نماید. بیاموزد که بین کارهای که اولویت بالایی برای او دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارد و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورد.

 

رفتارهای منطقی لازم برای غلبه بر گرایشات کمال گرایی:

 

- پذیرفتن خود به عنوان یک انسان.

- بخشیدن خود به خاطر اشتباهات و شکست ها.

- بازگشت فوری به روال عادی زندگی پس از هر شکست.

- پذیرفتن اینکه ایدآل فقط یک راهنما و هدف است که باید برای رسیدن به آن تلاش کرد، نه اینکه باید %100 به دست آید.

- ایجاد قالب های زمانی واقع گرایانه و قابل انعطاف برای رسیدن به یک هدف.

- ایجاد حس صبر در خود برای رسیدن به اهداف.

- آسان گرفتن به خود؛ ایجاد اهداف یا ضرب العجل ها و فرجه های غیرواقعی و غیرمنطقی برای رسیدن به آن فقط شما را در مسیر شکست قرار می دهد.

- درک اینکه همه انسانها دچار شکست، نقص، ضعف، انحراف، و اشتباه می شوند و این مسائل برای انسان ها کاملاً طبیعی است.

- درک اینکه شکست و اشتباهات انسان به معنای آخر زندگی نیست؛ هیچ اشکالی ندارد که بعد از یک شکست دوباره از جا بلند شده و به مسیرمان ادامه دهیم.

- ایجاد توانایی استفاده از تکنیک «توقف فکر» در زمانی که می بینید در ذهنتان به سرزنش خود می پردازید که چرا به اندازه کافی خوب نبوده اید.

- تصویرسازی واقعیت به صورتی که برای یک انسان ساخته شده باشد نه یک فرا انسان.

- یاد گرفتن اینکه خود را همانطور که هستید بپذیرید نه اینکه چطور می توانید باشید.

- از موفقیت و پیروزی خود با غروری سالم لذت ببرید و سرزنش خود یا کوچک شمردن کاذب را کنار بگذارید.

- به خود برای پیشرفت و ترقی هایتان جایزه بدهید تا میل شما به تغییر و پیشرفت بیشتر و بیشتر شود.

- درک اینکه مهمترین چیز این است که در یک مسیر مثبت قدم بردارید.

نظرات (۰)
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی